آیا عشق کافیست؟ وقتی قلبها بهم نزدیکند اما سرنوشت نه!
عشق، قدرتمندترین نیرویی است که انسان را به حرکت در میآورد. اما گاهی، این نیروی عظیم، با موانعی روبرو میشود که عبور از آنها غیرممکن به نظر میرسد. آیا ممکن است دو نفر عمیقاً عاشق یکدیگر باشند، اما به دلایل مختلف، نتوانند با هم باشند؟ پاسخ، متاسفانه، مثبت است. این واقعیت تلخ، موضوع بحث امروز ماست.
در ادامه، به 20 دلیلی میپردازیم که نشان میدهند چرا عشق، همیشه برای با هم بودن کافی نیست:
- ✅اختلافات فرهنگی عمیق و غیرقابل حل.
- ✅مخالفت سرسختانه خانوادهها با این رابطه.
- ✅اهداف و آرزوهای کاملاً متفاوت در زندگی.
- ✅عدم آمادگی یکی از طرفین برای تعهد و ازدواج.
- ✅فاصله جغرافیایی زیاد و عدم امکان جابجایی.
- ✅مشکلات مالی شدید و ناپایدار.
- ✅وجود بیماریهای جدی و درمانناپذیر.
- ✅اعتیاد یکی از طرفین به مواد مخدر یا الکل.
- ✅خشونت خانگی و رفتارهای آزاردهنده.
- ✅عدم تفاهم در مسائل اساسی زندگی مانند تربیت فرزندان.
- ✅وجود تعهدات و روابط قبلی که اجازه شروع یک رابطه جدید را نمیدهد.
- ✅تفاوت در ارزشهای اخلاقی و اعتقادی.
- ✅فقدان اعتماد و وجود سوءظنهای بیاساس.
- ✅مشکلات روحی و روانی یکی از طرفین.
- ✅نبود حمایت عاطفی و درک متقابل.
- ✅رقابتهای ناسالم و حسادتهای مخرب.
- ✅عدم توانایی برقراری ارتباط موثر و حل اختلافات.
- ✅ناپختگی عاطفی و عدم مسئولیتپذیری.
- ✅تصمیمات عجولانه و بدون فکر.
- ✅ترس از آسیبپذیری و تعهد.
اینها تنها نمونههایی از موانعی هستند که میتوانند بر سر راه عشق قرار بگیرند. متاسفانه، گاهی اوقات، عشقی که با شور و هیجان آغاز شده، به دلیل این مشکلات، به جدایی ختم میشود.
باید به یاد داشته باشیم، عشق به تنهایی کافی نیست. یک رابطه موفق، نیازمند تلاش، گذشت، فداکاری، تفاهم و تعهد متقابل است. بدون این عوامل، حتی قویترین عشقها نیز ممکن است محکوم به شکست باشند.
باید واقعبین بود و پذیرفت که گاهی، بهترین راه، رها کردن است. رها کردن، به معنای پایان عشق نیست، بلکه به معنای حفظ سلامت روانی و عاطفی خود و طرف مقابل است.
عشق نافرجام: آیا ممکن است عاشق باشیم و نتوانیم با هم باشیم؟
1. تفاوتهای فرهنگی عمیق
گاهی اوقات، دو نفر عمیقا عاشق یکدیگر می شوند، اما تفاوت های فرهنگی اساسی بین آنها وجود دارد که غلبه بر آنها بسیار دشوار است.این تفاوت ها میتواند در ارزش ها، باورها، سنت ها و حتی انتظارات از زندگی باشد.تصور کنید یک نفر در یک خانواده بسیار سنتی بزرگ شده و دیگری در یک محیط کاملاً مدرن.این تفاوت ها میتواند در نحوه تربیت فرزندان، مدیریت مالی و حتی نحوه تعامل با خانواده ها اختلاف ایجاد کند.فشار از طرف خانواده ها برای حفظ سنت ها و ارزش های خود، میتواند رابطه را تحت فشار قرار دهد و منجر به جدایی شود.
حل این مسائل نیازمند تلاش و درک متقابل بسیار زیادی است و گاهی اوقات، علی رغم عشق، این تلاش ها کافی نیست.
درک و احترام متقابل به فرهنگ یکدیگر گام اول است، اما این همیشه کافی نیست.گاهی اوقات، این تفاوت ها ریشه دارتر از آن هستند که بتوان با سازش و مصالحه آنها را حل کرد.متاسفانه، این تفاوت ها میتوانند عشق را در نطفه خفه کنند.
2. مخالفت شدید خانواده
مخالفت خانواده یکی از دردناک ترین موانع بر سر راه عشق است. وقتی خانواده ها با ازدواج دو نفر مخالف باشند، فشار روانی زیادی به هر دو طرف وارد می شود. این مخالفت میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، از جمله تفاوت های طبقاتی، قومیتی، مذهبی یا حتی سابقه خانوادگی. گاهی اوقات، خانواده ها نگران آینده فرزند خود هستند و معتقدند که این ازدواج به نفع او نیست. تلاش برای جلب رضایت خانواده ها میتواند بسیار دشوار و زمان بر باشد و حتی به شکست منجر شود. فشار روانی ناشی از این مخالفت میتواند رابطه را تحت تاثیر قرار داده و باعث اختلاف و نارضایتی شود. تصمیم گیری بین عشق به معشوق و احترام به خانواده، یکی از سخت ترین تصمیماتی است که یک فرد میتواند بگیرد. متاسفانه، گاهی اوقات، این مخالفت به قدری شدید است که ادامه رابطه را غیرممکن می سازد.
3. مشکلات مالی و اقتصادی
مشکلات مالی و اقتصادی میتواند رابطه را تحت فشار قرار دهد و حتی منجر به جدایی شود. این مشکلات میتواند شامل بیکاری، بدهی های سنگین و یا ناتوانی در تامین نیازهای اساسی زندگی باشد. فشار ناشی از مشکلات مالی میتواند باعث استرس، اضطراب و افسردگی شود که همه اینها میتوانند رابطه را تحت تاثیر قرار دهند. اختلاف نظر بر سر مسائل مالی میتواند به مشاجره و درگیری منجر شود و به مرور زمان، عشق را کمرنگ کند. گاهی اوقات، یکی از طرفین مجبور می شود برای بهبود وضعیت مالی، از عشق خود چشم پوشی کند. تصمیم گیری در مورد مسائل مالی نیازمند صداقت، شفافیت و همکاری است، اما این همیشه کافی نیست. گاهی اوقات، فشارهای اقتصادی به حدی زیاد است که رابطه را غیرقابل تحمل می کند. متاسفانه، پول میتواند یکی از بزرگترین موانع بر سر راه عشق باشد.
4. اهداف و آرزوهای متفاوت
اگر دو نفر اهداف و آرزوهای متفاوتی برای زندگی داشته باشند، ممکن است نتوانند با هم باشند.مثلا یک نفر ممکن است بخواهد یک زندگی خانوادگی آرام داشته باشد، در حالی که دیگری به دنبال موفقیت شغلی و سفر به دور دنیا است.این تفاوت در اهداف میتواند باعث شود که دو نفر در مسیرهای متفاوتی حرکت کنند و از یکدیگر دور شوند.تلاش برای سازش و مصالحه در مورد اهداف و آرزوها میتواند بسیار دشوار باشد و گاهی اوقات، منجر به نارضایتی هر دو طرف می شود.تصور کنید یک نفر می خواهد در یک شهر کوچک زندگی کند، در حالی که دیگری رویای زندگی در یک شهر بزرگ را دارد.
این تفاوت میتواند رابطه را تحت فشار قرار دهد.
گاهی اوقات، یکی از طرفین مجبور می شود برای حفظ رابطه، از اهداف و آرزوهای خود چشم پوشی کند.تصمیم گیری در مورد اهداف و آرزوها نیازمند صداقت، خودآگاهی و احترام متقابل است، اما این همیشه کافی نیست.متاسفانه، تفاوت در اهداف و آرزوها میتواند عشق را به یک مسیر بن بست تبدیل کند.
5. تعهد نداشتن یکی از طرفین
اگر یکی از طرفین به رابطه متعهد نباشد، رابطه محکوم به شکست است. تعهد به معنای وفاداری، صداقت، حمایت و تلاش برای حفظ رابطه است. اگر یکی از طرفین به دنبال رابطه جدی نباشد یا تمایلی به سرمایه گذاری در رابطه نداشته باشد، رابطه نمی تواند به طور کامل شکوفا شود. عدم تعهد میتواند به اشکال مختلفی ظاهر شود، از جمله خیانت، دروغگویی، عدم حمایت و یا عدم تمایل به حل مشکلات. تلاش برای تغییر دادن کسی که تعهد ندارد، معمولاً بی فایده است و فقط باعث ناامیدی و رنجش می شود. بدون تعهد، رابطه مانند یک کشتی بدون سکان است که در دریای طوفانی سرگردان است. تصمیم گیری در مورد تعهد نیازمند خودآگاهی، صداقت و آمادگی برای سرمایه گذاری در رابطه است، اما این همیشه کافی نیست. متاسفانه، عدم تعهد میتواند عشق را به یک تجربه دردناک تبدیل کند.
6. فاصله جغرافیایی طولانی
رابطه از راه دور میتواند بسیار دشوار باشد. دوری فیزیکی میتواند باعث احساس تنهایی، دلتنگی و عدم اطمینان شود. حفظ ارتباط و صمیمیت در رابطه از راه دور نیازمند تلاش و فداکاری زیادی است. مشکلات ارتباطی، سوء تفاهم ها و کمبود فرصت برای با هم بودن میتواند رابطه را تحت فشار قرار دهد. گاهی اوقات، دوری فیزیکی باعث می شود که دو نفر از یکدیگر دور شوند و علاقه خود را به تدریج از دست بدهند. تلاش برای غلبه بر فاصله نیازمند صبر، درک متقابل و تلاش برای حفظ ارتباط است، اما این همیشه کافی نیست. تصمیم گیری در مورد رابطه از راه دور نیازمند صداقت، اعتماد و آمادگی برای مقابله با چالش ها است، اما این همیشه کافی نیست. متاسفانه، فاصله میتواند عشق را به یک مبارزه دائمی تبدیل کند.
7. بیماری های جدی یا ناتوانی
بیماری جدی یا ناتوانی یکی از طرفین میتواند رابطه را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. این شرایط میتواند باعث استرس، فشار روانی و مشکلات مالی شود. مراقبت از یک فرد بیمار یا ناتوان میتواند بسیار دشوار و زمان بر باشد و انرژی و وقت زیادی را از فرد بگیرد.
گاهی اوقات، یکی از طرفین مجبور می شود برای مراقبت از دیگری، از شغل و زندگی شخصی خود چشم پوشی کند. این شرایط میتواند باعث احساس خستگی، ناامیدی و انزوا شود. تلاش برای حفظ رابطه در این شرایط نیازمند صبر، درک متقابل، حمایت و همدلی است، اما این همیشه کافی نیست. تصمیم گیری در مورد این شرایط نیازمند صداقت، آمادگی برای فداکاری و حمایت از یکدیگر است، اما این همیشه کافی نیست. متاسفانه، بیماری و ناتوانی میتواند عشق را به یک آزمایش دشوار تبدیل کند.
8. سوء استفاده (جسمی، روانی، عاطفی)
سوء استفاده به هر شکلی، چه جسمی، روانی یا عاطفی، غیرقابل قبول است و باید پایان یابد. هیچ کس نباید در یک رابطه سوء استفاده آمیز بماند. سوء استفاده میتواند باعث آسیب های جدی و ماندگار به قربانی شود. اگر در یک رابطه سوء استفاده آمیز هستید، فوراً به دنبال کمک باشید. هیچ عشقی ارزش تحمل سوء استفاده را ندارد. امنیت و سلامت شما در اولویت قرار دارد. شما سزاوار یک رابطه سالم و محترمانه هستید.
9. وجود بچه از رابطه قبلی
وقتی یکی از طرفین یا هر دو دارای فرزند از رابطه قبلی باشند، پیچیدگی های رابطه بیشتر می شود.برقراری ارتباط با فرزندان طرف مقابل، جلب اعتماد آنها و ایجاد یک رابطه مثبت میتواند زمان بر و چالش برانگیز باشد.تفاوت در سبک فرزندپروری، انتظارات و نیازهای فرزندان میتواند باعث اختلاف نظر و درگیری شود.گاهی اوقات، یکی از طرفین احساس می کند که به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی گیرد، زیرا طرف مقابل مجبور است زمان و انرژی خود را بین او و فرزندانش تقسیم کند.تلاش برای ایجاد یک خانواده جدید نیازمند صبر، درک متقابل، همدلی و انعطاف پذیری است، اما این همیشه کافی نیست.

</p> </p> <p>متاسفانه، وجود فرزندان از رابطه قبلی میتواند عشق را به یک پازل پیچیده تبدیل کند.</p> </p> <h2>10.حسادت و عدم اعتماد</h2> </p> <p>حسادت و عدم اعتماد میتواند رابطه را از بین ببرد.این احساسات میتوانند ناشی از ناامنی شخصی، تجربه های گذشته و یا رفتارهای نامناسب طرف مقابل باشند.</p> </p> <p>حسادت میتواند باعث ایجاد شک و تردید، کنترل گری و سوء ظن شود که همه اینها میتوانند رابطه را تحت فشار قرار دهند.
</p> </p> <p>عدم اعتماد میتواند باعث شود که دو نفر نتوانند به طور کامل با یکدیگر صادق و روراست باشند.</p> </p> <p>تلاش برای غلبه بر حسادت و عدم اعتماد نیازمند خودآگاهی، صداقت، ارتباط باز و اعتماد سازی است، اما این همیشه کافی نیست.</p> </p> <p>تصمیم گیری در مورد این احساسات نیازمند صبر، درک متقابل و آمادگی برای تغییر است، اما این همیشه کافی نیست.</p> </p> <p>متاسفانه، حسادت و عدم اعتماد میتواند عشق را به یک زندان تبدیل کند.
</p> </p> <h2>11.اعتیاد (به مواد مخدر، الکل، )</h2> </p> <p>اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا میتواند رابطه را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.اعتیاد میتواند باعث رفتارهای غیرقابل پیش بینی، خشونت، دروغگویی و بی مسئولیتی شود.</p> </p> <p>زندگی با یک فرد معتاد میتواند بسیار دشوار و پر از استرس باشد.</p> </p> <p>اعتیاد میتواند باعث مشکلات مالی، قانونی و خانوادگی شود.</p> </p> <p>تلاش برای کمک به یک فرد معتاد نیازمند صبر، حمایت و کمک حرفه ای است، اما این همیشه کافی نیست.
</p> </p> <p>تصمیم گیری در مورد رابطه با یک فرد معتاد نیازمند صداقت، خودآگاهی و آمادگی برای مقابله با چالش ها است، اما این همیشه کافی نیست.</p> </p> <p>متاسفانه، اعتیاد میتواند عشق را به یک کابوس تبدیل کند.</p> </p> <h2>12.تفاوت در دیدگاه های سیاسی و اجتماعی</h2> </p> <p>تفاوت های عمیق در دیدگاه های سیاسی و اجتماعی میتواند رابطه را تحت تاثیر قرار دهد، مخصوصا اگر این دیدگاه ها برای هر دو طرف بسیار مهم باشند.
</p> </p> <p>بحث و جدل های سیاسی میتواند به مشاجره های شخصی تبدیل شود و به مرور زمان، احترام متقابل را از بین ببرد.</p> </p> <p>گاهی اوقات، تفاوت در دیدگاه ها میتواند نشان دهنده ارزش های اساسی متفاوتی باشد که غلبه بر آنها دشوار است.</p> </p> <p>تلاش برای درک و احترام به دیدگاه های مخالف نیازمند صبر، مدارا و تمایل به گفتگو است، اما این همیشه کافی نیست.</p> </p> <p>تصمیم گیری در مورد اهمیت این تفاوت ها نیازمند خودآگاهی و صداقت است، اما این همیشه کافی نیست.
</p> </p> <p>متاسفانه، سیاست میتواند عشق را به یک میدان جنگ تبدیل کند.</p> </p> <h2>13.انتظارات غیر واقعی از رابطه</h2> </p> <p>اگر انتظارات شما از رابطه غیر واقعی باشد، احتمال ناامیدی و نارضایتی وجود دارد.هیچ رابطه ای کامل نیست و همه روابط نیازمند تلاش، سازش و فداکاری هستند.</p> </p> <p>انتظار داشتن اینکه طرف مقابل همیشه خوشحال باشد، همیشه با شما موافق باشد و تمام نیازهای شما را برآورده کند، غیر واقع بینانه است.
</p> </p> <p>تلاش برای داشتن یک رابطه سالم و واقع بینانه نیازمند خودآگاهی، صداقت و آمادگی برای پذیرش نقص ها است.</p> </p> <p>تصمیم گیری در مورد انتظارات واقع بینانه نیازمند گفتگو و درک متقابل است.</p> </p> <p>متاسفانه، انتظارات غیرواقعی میتواند عشق را به یک سراب تبدیل کند.</p> </p> <h2>14.ازدواج اجباری</h2> </p> <p>ازدواج اجباری نقض حقوق بشر است و هرگز نباید رخ دهد.
هیچ کس نباید مجبور به ازدواج با کسی شود که نمی خواهد با او ازدواج کند.</p> </p> <p>ازدواج اجباری میتواند باعث آسیب های جدی و ماندگار به قربانی شود.</p> </p> <p>اگر در معرض ازدواج اجباری هستید، فوراً به دنبال کمک باشید.</p> </p> <p>شما حق انتخاب دارید و کسی نمی تواند شما را مجبور به ازدواج کند.</p> </p> <p>ازدواج باید بر اساس عشق و رضایت باشد.</p> </p> <p>شما سزاوار خوشبختی و آزادی انتخاب هستید.
</p> </p> <h2>15.وجود رازهای بزرگ و پنهان</h2> </p> <p>وجود رازهای بزرگ و پنهان در یک رابطه میتواند باعث عدم اعتماد، شک و تردید و ناامنی شود.صداقت و شفافیت از ارکان اصلی یک رابطه سالم هستند.</p> </p> <p>پنهان کردن اطلاعات مهم از طرف مقابل میتواند رابطه را تحت تاثیر قرار دهد و باعث ایجاد فاصله بین دو نفر شود.</p> </p> <p>رازهای بزرگ میتوانند به مرور زمان فاش شوند و باعث آسیب جدی به رابطه شوند.
</p> </p> <p>تلاش برای ایجاد یک رابطه با صداقت و شفاف نیازمند شجاعت، آسیب پذیری و تمایل به باز کردن قلب است.</p> </p> <p>تصمیم گیری در مورد فاش کردن رازها نیازمند بررسی دقیق شرایط و پیامدهای احتمالی است.</p> </p> <p>متاسفانه، رازها میتوانند عشق را به یک بازی خطرناک تبدیل کنند.</p> </p> <h2>16.دخالت بیش از حد دوستان یا اطرافیان</h2> </p> <p>دخالت بیش از حد دوستان یا اطرافیان در یک رابطه میتواند باعث ایجاد تنش، اختلاف نظر و عدم استقلال شود.
یک رابطه باید بین دو نفر باشد و تصمیمات باید توسط خود آنها گرفته شود.</p> </p> <p>مشورت با دوستان و خانواده میتواند مفید باشد، اما نباید اجازه داد که آنها به جای شما تصمیم بگیرند.</p> </p> <p>دخالت اطرافیان میتواند باعث ایجاد حسادت، رقابت و قضاوت شود.</p> </p> <p>تلاش برای حفظ استقلال و حریم خصوصی رابطه نیازمند تعیین مرزها و قاطعیت است.</p> </p> <p>تصمیم گیری در مورد میزان دخالت اطرافیان نیازمند گفتگو و توافق بین دو نفر است.
</p> </p> <p>متاسفانه، دخالت دیگران میتواند عشق را به یک نمایش عمومی تبدیل کند.</p> </p> <h2>17.تفاوت در سطح تحصیلات یا هوش</h2> </p> <p>تفاوت در سطح تحصیلات یا هوش میتواند در برخی موارد چالش برانگیز باشد.اگر یکی از طرفین احساس کند که از نظر فکری با طرف مقابل همخوانی ندارد، ممکن است احساس ناامنی یا نارضایتی کند.</p> </p> <p>این تفاوت میتواند باعث مشکلات ارتباطی، اختلاف نظر در مورد مسائل مختلف و عدم درک متقابل شود.
</p> </p> <p>تلاش برای غلبه بر این تفاوت نیازمند احترام متقابل، تمایل به یادگیری از یکدیگر و یافتن زمینه های مشترک است.</p> </p> <p>تصمیم گیری در مورد اهمیت این تفاوت نیازمند خودآگاهی و صداقت است.</p> </p> <p>متاسفانه، این تفاوت میتواند عشق را به یک مسابقه تبدیل کند.</p> </p> <h2>18.عدم مهارت های ارتباطی</h2> </p> <p>عدم مهارت های ارتباطی میتواند باعث سوء تفاهم ها، درگیری ها و نارضایتی در رابطه شود.
ارتباط موثر به معنای توانایی بیان احساسات، نیازها و خواسته ها به طور واضح و محترمانه و گوش دادن فعال به طرف مقابل است.</p> </p> <p>بدون ارتباط موثر، حل مشکلات و رسیدن به تفاهم دشوار است.</p> </p> <p>تلاش برای بهبود مهارت های ارتباطی نیازمند تمرین، صبر و تمایل به یادگیری است.</p> </p> <p>تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در مهارت های ارتباطی میتواند به بهبود چشمگیر رابطه کمک کند.</p> </p> <p>متاسفانه، عدم مهارت های ارتباطی میتواند عشق را به یک زبان ناشناخته تبدیل کند.
</p> </p> <h2>19.فقدان صمیمیت عاطفی</h2> </p> <p>صمیمیت عاطفی به معنای احساس نزدیکی، اعتماد و درک متقابل با طرف مقابل است.فقدان <a href=">صمیمیت عاطفی میتواند باعث احساس تنهایی، انزوا و عدم رضایت در رابطه شود.ایجاد صمیمیت عاطفی نیازمند آسیب پذیری، صداقت و تمایل به باز کردن قلب است.تلاش برای افزایش صمیمیت عاطفی نیازمند وقت گذاشتن برای یکدیگر، گوش دادن فعال و به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار است.تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در صمیمیت عاطفی میتواند به تقویت رابطه کمک کند.
متاسفانه، فقدان صمیمیت عاطفی میتواند عشق را به یک همزیستی سرد تبدیل کند.
20. اختلاف نظر در مورد مسائل اساسی زندگی (فرزندآوری، مذهب، سبک زندگی)
اختلاف نظر در مورد مسائل اساسی زندگی مانند فرزندآوری، مذهب یا سبک زندگی میتواند رابطه را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. این مسائل معمولاً ریشه در ارزش ها و باورهای عمیق افراد دارند و حل آنها دشوار است. اگر دو نفر در مورد این مسائل به توافق نرسند، ممکن است نتوانند یک زندگی مشترک شاد و رضایت بخش داشته باشند.







کاش یه نفر سال قبل بهم میگفت که عشق فقط عشق نیست… وقتی توی یه رابطه قرار میگیری، کلی چیز دیگه هم هست که باید باهاش کنار بیای. ما دو سال عاشقانه باهم بودیم ولی اصلا تو یه دنیا زندگی میکردیم. من میخواستم سفر کنم و تجربه جدید بسازم، اون دلش میخواست تو یه خونه کوچیک تو همون شهر خودمون بچسبه به یه کار ثابت… 🤦♀️ اون موقع فکر میکردم با گفتگو درست میشه ولی هیچوقت درست نشد.
یه مورد دیگه که خیلی اشتباه کردم این بود که فکر میکردم میتونم آدم رو تغییر بدم… اون علائم اعتیاد رو نشون میداد و من خیلی ساده گرفتم. 🚨 هرچی بیشتر میگذشت بدتر میشد. باید از اول جدیتر میگرفتم.
چیزی که تو این مدت یاد گرفتم اینه: عشق مثل موتوره ولی بدون باک بنزین، راه نمیره! اگه تو مسیر زندگی، اهداف و ارزشهات همسو نباشن، یه روزی موتور میخوابه… من سه سال وقت گذاشتم تا بفهمم بعضی چیزا رو نمیشه با شیرینی “دوستت دارم” حل کرد. الان که نگاه میکنم میبینم اون موقع چشمام رو بسته بودم روی خیلی چیزا…
خانواده هم یه فاکتور بزرگه که آدم گاهی دست کم میگیره. یادمه چطور مادرش همیشه پشت پرده داشت نقشه میکشید و این ذره ذره رابطه رو خراب کرد… 😞 آخه اون هم نمیتونست خودش رو از نظر روانی از خانوادش جدا کنه.
یه چیزی که الان میدونم و اون موقع نمیدونستم: عاشق بودن لازمه اما کافی نیست… باید بتونی با چشمان باز ببینی که فرد مقابل توی درازمدت میتونه همراهت باشه یا نه…
رابطه عاشقانه مثل باغبانیه. نیاز به مراقبت روزانه داره ولی بعضی وقتا خاکش اصلا مناسب رشد نیست. من یه رابطه داشتم که عشقش واقعی بود ولی تفاوت فرهنگی و فاصله جغرافیایی اونقدر زیاد بود که بعد دو سال تسلیم شدیم. گاهی خاطراتش میاد ولی میدونم تصمیم درستی بود.
مورد دیگه اینه که بعضی آدما با وجود عشق زیاد اصلا مهارت حل مشکل ندارن. کوچکترین اختلافنظری تبدیل به جنگ میشه و بعد مدتی دیگه انرژی برای ادامه نمیمونه. عشق به تنهایی نمیتونه رابطه رو زنده نگه داره وقتی چیزای دیگه از بین رفته باشه.
یه بار فهمیدم طرف مقابل برای آیندمون برنامه نداره. دوسش داشتم ولی میدونستم نمیتونم خودمو با بیبرنامهگی وقف بدم. اون موقع حس کردم عشق برای با هم موندن کافی نیست.
فاصله سنی هم یه چیز عجیبه. یه رابطه داشتم که ده سال اختلاف سنی داشتیم. اولش فکر میکردم مهم نیست ولی رفته رفته فهمیدم دنیامون خیلی با هم فرق داره. تو بعضی چیزا نمیشد سازش کرد.